جمعه, 31 فروردین,1403 |
آخرین کارگاه نقد در آخرین اردوی دوره پنجم آفتابگردانها (خواهران)
 

آخرین کارگاه نقد در آخرین اردوی دوره پنجم آفتابگردانها (خواهران)

چهارشنبه، 06 اردیبهشت 1396 | Article Rating

آفتابگردان ها، آخرین کارگاه نقد شعر اردوی زیباکنار در آخرین شب اردو راس ساعت ۱۰ آغاز شد‌. کارشناسان این برنامه اسماعیل امینی، ناصر فیض و پونه نیکوی بودند. اولین شاعری که شعرش مورد نقد واقع شد، فاطمه حاجت زاده از اصفهان بود. او شعرش را بدین گونه آغاز کرد‌:

روی تخته سیاه کودکی اش صحنه هایی پر از امید کشید
جای لیلی هلالی از مهتاب جای مجنون درخت بید کشید

ناصر فیض در مورد شعر وی به ازدیاد تصاویر و گنگی آن اشاره کرد. نیکوی از ویژگی های مثبت شعربه استفاده از کلیدواژه های دفاع مقدس اشاره کرد.

دومین شاعر که از خطه دزفول است، فایزه کثیری بود.

بیزارم از شب گریه بسیار، بیزار
از فکرهای تلخ ناهنجار، بیزار

امینی درمورد این شعر به روانی آن اشاره کرد اما معتقد بود که تخیل شعر باید بیشتر باشد زیرا تخیل، پایه و اساس شعر است.

فاطمه سادات قوامی از مشهد اولین ساعر سپیدسرای امشب بود. شعر وی که بسیار مورد توجه کارشناسان قرار گرفت، چنین آغاز شد:

با همین روسری روشن
به خودم که فکر می کنم
یاد تو می افتم.

دومین شاعر سپیدسرای اهل خراسان، ملیحه سادات قاضی بود. شعر او نیز بسیار مورد توجه واقع شد و در پایان تحسین حضار را برانگیخت. بخش ابتدایی شعر وی چنین بود:
نه لبخندهای مادرم
نه دست های پدرم از جنگ
هیچ کدامشان برنگشتند.

هم چنین خانم نیکوی نحوه خواندن شعر را بسیار ستود.

عفت نظری از الیگودرز نیز داوطلب بعدی شعرخوانی امشب بود. وی به خواندن سه رباعی پرداخت که مورد تحسین واقع شد.

با این خبرت درخت پس می افتد
گنچشک به تنگی نفس می افتد
ای باد بگو چه کار باید بکند
ابری که درون یک قفس می افتد؟

"در پناه چتر او من عاشق باران شدم"
مصرعی ست از سیده مریم اسداللهی از رشت که مورد توجه واقع شد‌.

شعری که مقطع و مطلعش مورد توجه فیض قرار گرفت، شعر فاطمه بیاتی بود. البته کارشناسان معتقد بودند که میانه شعر به قوت مقطع و مطلع آن نبود.

من آن موجم که با دریای طوفانی کنار آمد
به سمت ساحل نا امن غم بی اختیار آمد

آخرین شاعری که به شعرخوانی پرداخت فاطمه غلامی از یزد بود. وی که بیشتر در زمینه شعر کودک و نوجوان کار می کند، امشب نیز شعری نوجوان برای جلسه آماده کرده بود.

با نگاه گرم تو
باز شد زبان من
پر بزن پرنده شو
توی آسمان من

فیض معتقد بود که شعر وی به انسجام بیشتری نیاز دارد و امینی و نیکوی نیز تایید کردند.

در لابه لای این جلسه دو ساعته که درواقع گپ و گفتی شاعرانه بود، مسایل مختلف شعری از جمله اوزان کوتاه و بلند شعر، موسیقی شعر سپید و نقش تخیل در شعر به بحث و تبادل نظر گذاشته شد‌.
ساعت ۱۲ نیمه شب پایان این جلسه و آغاز روزی جدید بود.

تصاویر
  • آخرین کارگاه نقد در آخرین اردوی دوره پنجم آفتابگردانها (خواهران)
ثبت امتیاز
اشتراک گذاری
نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: