فاطمه حاجت زاده دوره پنجم آفتابگردان ها
شنبه, 01 اردیبهشت,1403 |

نقد مکتوب شعر فاطمه حاجت زاده

شاعر: فاطمه حاجت زاده | منتقد: رضا شیبانی اصل

23 آبان 1395 16:33 | 0 نظر | 1181 بازدید | امتیاز: 1.98 با 54 رای

شاعر: فاطمه حاجت زاده

منتقد: رضا شیبانی اصل

 

بسم رب الغریب کرب و بلا
بسم رب الخضیب دشت بلا
انا بنت الحسین دختر سیب
یک سه ساله کنار تشت طلا

ای فدای لبان خاموشت
میکشم من خودم به آغوشت
قدر آغوش من شدی بابا
چه کسی کرده گوش تا گوشت؟

چه بگویم که عشق مختصر است
بعد اصغر رباب محتضر است
چشم او سمت نیزه ای خیره ست
که به رگهای طفل مفتخر است

مثل عمه خمیده شد کمرم
گیسوانم سپید شد پدرم
بی کبوتر که آمدی به حرم
پر قنداقه رفت تا جگرم

عمه گفتست رفته ای به سفر
بعد از اینها مرا خرابه نبر
اگر از شهر عشق برگشتی
هدیه خلخال و گوشواره نخر

بعد تو با فرات و دجله بدم
قصه ی مشک و نیزه را بلدم
مثل کوه نمک به زخم من است
قطره اشکی که آب میدهدم

بدنم در میان آتش ودود
صورتم چون کبوتران کبود
به سرم یادگار بی بی را
پاره کردند کودکان حسود

خواب دیدم که شمر میزندم
پا برهنه به خاک میکشدم
بین کابوس تلخ کوفه و شام
چادر خیس عمه شد لحدم

عمه جانم مرا مدینه ببر
جسدم را زشهر کینه ببر
کمی از تربت مزار پدر
تو برای دل سکینه ببر

به ضریح پدر تو تکیه بکن
یا حسینی به شام هدیه بکن
شب جمعه اگر حرم رفتی
تو به جای رقیه  گریه بکن

نقد:

پیشتر از نقد شعر آیینی، از هر که و در هر رتبه و سطحی باشد باید به طبع شاعر درود فرستاد. شعر آیینی معامله ای ست میان دل شاعر و ساحتی قدسی؛ حضرت قدسی خود بیشتر و نیکوتر از هر منتقدی می داند و آگاه است که نقطۀ قوت و ضعف اثر در کدامین گوشه از دل شاعر است.

اما آنچه بر عهدۀ منتقد است کمک به شاعر است در راه رساندن جنبه های هنری اثر به رتبه ای که دل از شنوندگان عمومی شعر نیز برباید. چرا که شعر مذهبی خالی از رسالت اجتماعی و سیاسی نیست. مثلا از احادیثی که شیعه را تشویق به عزاداری کرده اند چنین بر می آید که اثر عاشورایی در حوزه شعر اجتماعی و سیاسی طبقه بندی میشود. حتی آنجا که صرفا حزن انگیزی می کند و با روایت گوشه‌های پر سوز و گداز حادثه عاشورا مخاطب را می گریاند، دارد به رسالتی تاریخی و سیاسی عمل می کند.

شعر خانم حاجت زاده را بارها خواندم. پیش از آنکه چشم خرده گیر خود را بر آن بگشایم جذب گوشه‌ها و زاویه‌های حزن انگیز شعر شدم و بارها به طبع شاعر به خاطر چنین احساسات لطیفی درود فرستادم. شعر خانم حاجت زاده لطیف و رقیق بود و هر جا که توانسته بود از قید و بندهای ضعف زبان و تالیف بگریزد، به دل چنگ می زد و تارهای حسی روح را می نواخت.

البته اگر بخواهیم حق سخن را ادا و به تکلیف منتقد بودن عمل کرده باشیم باید از ایرادات شعر نیز سخن بگوییم:

در شعر چند ایراد قافیه و چند ضعف عمدۀ زبانی وجود داشت. کلمات هدیه و  گریه قافیه نمی‌شود.همین طور می‌کشدم و می‌زندم و لحدم.اما گذشته از ضعف زبان، ایراد عمدۀ شعر که اگر برطرف نشود آیندۀ شاعر را تحت تاثیر قرار خواهد داد، کاربرد بی فکر و بی پروای برخی عبارات و گزاره ها بود. از جمله:

"انا بنت الحسین دختر سیب"
آمدن مائدۀ سیب از بهشت برای امام حسین و بوی سیب حرم مطهر ایشان در سحرگاهان در روایات و احادیث آمده است. اما اینکه ما بی ملاحظه از کلمه سیب به عنوان نام و لقب برای حضرت سید الشهدا استفاده کنیم چندان کار فاخری نیست.

"بعد تو با فرات و دجله بدم"
کربلا از فرات دور است و تنها در حاشیه یکی از نهرهای منشعب از آن قرار دارد.سهل انگاری بعضی مقتل نویسان و روضه خوانان در تاکید بی مورد و غیر مستند بر فرات، گزک به دشمنان اهل بیت (ع) داده تا در اصل واقعه کربلا تشکیک کنند. به متن آوردن مسایلی چون  فرات (و در این شعر، بی هیچ سند و دلیلی دجله) اصرار بر پیوند دادن نشانگانی ست حاشیه ای به شعر عاشورایی که پایه های شعر را سست و اثر را غیر فاخر می کند.

"قصه مشک و نیزه..."
اگر اشاره به مشک حضرت عباس است که باید گفت داستان، تیر خوردن مشک بوده و نه نیزه خوردن! دقت کنید که همین کاربردهای غیر دقیق است که ارزش هنری اثر را فرو می کاهد.

از این نظر، روی دقت و ظرافت و کاربرد دقیق و ظریف کلمات و اشارات در شعر عاشورایی تاکید می کنم که می دانم و می دانید که عده ای کوردل در کمین نشسته اند تا کلمه ای به سهو از زبان شاعر یا مداح و یا خطیبی بپرد و آنان بساط تمسخر و وهن دستگاه عزای حضرت سیدالشهدا را بر پا کنند.

 

فاطمه حاجت زاده

دوره پنجم آفتابگردانها

ما همه آفتابگردانیم

ویدئوی مرتبط

,
امتیاز دهید Article Rating
نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.