(آرشیو نویسنده محمدرضا معلمی)
بیش از هوسی نمیتوانم باشم
بی تو نفسی نمیتوانم باشم
از صحبت آیینه چنین معلوم است
من جز تو کسی نمیتوانم باشم
محمدرضا معلمی | دوره پنجم آفتابگردان ها
06 آذر 1396
1420
1
5
از درد، از آشنای من حرف بزن
از هر شبِ ماجرای من حرف بزن
دربارهی عشق، عاجزم از گفتن
ای اشک! بیا؛ به جای من حرف بزن
□
ای گوشهنشین منزوی! گریه نکن
اینگونه ز دست میروی، گریه نکن
حالا که شکستهای، ولی ای دل من!
یکروز بزرگ میشوی... گریه نکن
محمدرضا معلمی | دوره پنجم آفتابگردان ها
14 اسفند 1395
1836
3
4
نقیضهای بر شعری از "سجاد سامانی" با مطلع: نازپروردهای و درد نمیدانی چیست
سیر لمباندی و دلدرد نمیدانی چیست
شکم خالی یک مرد نمیدانی چیست
دستپخت تو که از ما تَرَکِ مادر توست
آنچه با معدهی من کرد، نمیدانی چیست
معنی گشنگی آن دم که غذاهایم را
پیک، پیچاند و نیاورد نمیدانی چیست
آه! همبرگر تهمانده ی از شام رقیب!
آنچه عشقت سرم آورد نمیدانی چیست
گاه اگر با تو بداخلاق شدم خرده مگیر
شکم گشنهی یک مرد نمیدانی چیست
#محمدرضا_معلمی
محمدرضا معلمی | دوره پنجم آفتابگردان ها
06 آذر 1395
1896
1
4.75
بسمه تعالی
1
دستی ست مرا بلند، تا چیدن او
اشکی ست مرا، چکیده بر دامن او
عشق آمد و آتش به جهانم زد و رفت
از من چه گذاشت؟ هیچ... غیر از من او
2
لذت به نچیدن است گاهی اوقات
دیدن به ندیدن است گاهی اوقات
همراهی خط های موازی زیباست
مقصد نرسیدن است گاهی اوقات
محمدرضا معلمی | دوره پنجم آفتابگردان ها
17 شهریور 1395
2592
2
3.83