جمعه, 10 فروردین,1403 |

(آرشیو نویسنده طیبه یونسی)

دار قالی(شعر کودک)

رو به روی دار قالی 

مادرم تنها نشسته

زل زده بر تارو پودش

با نگاهی گرم وخسته

 

تق ت تق تق شانه را او

میزند بر روی قالی

تا نماند روی نخ ها

ردی از جاهای خالی

 

یک پرنده روی قالی

کوچک است و پر ندارد

مادرم نخ را گرفته

رج به رج پر میگذارد

 

میپرد از روی قالی

با پرو بالی سفید او

میرود تا آسمان ها

آن پرنده هست یک قو


طیبه یونسی | دوره پنجم آفتابگردان ها

30 آذر 1396 1518 0

خال قرمز(شعر کودک)

تب کرده بودم

دیروزو دیشب

خوابم نمیبرد

از دست این تب

 

ناگاه دیدم

بر روی دستم

یک خال قرمز

بر روی شستم

 

جیغی کشیدم

ترسیده بودم

بیماریم را

فهمیده بودم

 

مادر به من گفت

تو زود و آسان

خوب میشوی از

این آبله مرغان


طیبه یونسی | دوره پنجم آفتابگردان ها

23 اردیبهشت 1396 2785 0 2.75

صندلی(شعر کودک)

صندلی اتاقم

غصه داره نشسته

برای اینکه دیروز

افتاده پاش شکسته

 

رفتم پیشش نشستم

دس کشیدم روی پاش

جیغی زدو ب من گفت

دردم میگیره یواش

 

گفتم که صندلی جون

دوست بابام نجاره

امروز میاد خونمون

دارو برات میاره

 

اون خیلی مهربونه

همیشه هم میخنده

با چکشو چن تا میخ

زخم تو رو مینده


طیبه یونسی | دوره پنجم آفتابگردان ها

27 فروردین 1396 1611 1 5