جمعه, 31 فروردین,1403 |
شعر نوجوان و مخاطب نوجوان
 

شعر نوجوان و مخاطب نوجوان

یکشنبه، 23 اردیبهشت 1397 | Article Rating

آفتابگردانها: ىر ادامه ی پرونده شعر کودک و نوجوان یادداشتی میخوانیم با عنوان «شعر نوجوان، مخاطب نوجوان»

 

شعر نوجوان

شعر کودک و نوجوان پس از دهه ی شصت و به ویژه در سالهای اخیر رشد و شکوفایی چشمگیری داشته است اما  شعر نوجوان هنوز جایگاه مناسب خود را در ادبیات پیدا نکرده و تعداد کتاب های نوجوانی که هر سال منتشر می شود کمتر از نیاز مخاطبان آن است.
هر چند شعر کودک و شعر نوجوان را مختص به دنیای پیش از بزرگسالی و هر دوی آنها را محصول یک درخت می دانند و در یک سبد به جامعه ی ادبیات عرضه می کنند اما آنچه اهمیت دارد، تفاوت نیازها و دغدغه های دوران کودکی با دوران نوجوانی است. نوجوانی را دوره ی گذار از کودکی به جوانی می دانند. فرد در این برهه استدلال های عقلی را بهتر درک می کند و قدرت تشخیص و ارزیابی بیشتری نسبت به دوره ی پیشین زندگی خود دارد و از طرفی با برخورداری از احساسات و عواطف سرشار، بیشتراز دنیای پیرامونش تاثیر می پذیرد.
شعر نوجوان نسبت به شعر کودک دارای تصاویر انتزاعی بیشتری است و مفاهیم در لایه  های عمیق تری اراِئه می شود و نوجوان که سیب های سرخ تخیلش هنوز به آفت روزمرگی های بزرگسالی دچار نشده اند هر لحظه به دنبال کشف تازه ای در جهان است. شعر نوجوان بايد به دغدغه‌های  نوجوانی بپردازد و سرشار از نشاط، پویایی و خلاقیت باشد و از حیث صمیمیت احساس و عواطف با مخاطبانش دست دوستی دهد.

 


توجه به مخاطب نوجوان از نظر محتوا، زبان، واژگان و قالب شعر

1. محتوا

نوجوان امروز توقع دارد در ادبیات جدی گرفته شود و حرف و  دغدغه هایی متناسب با نوجوانی خود را در شعر پیدا کند. شعر نوجوان بايد به مخاطب خود تصويری تازه، فرصتي براي درنگ و نگاه‌کردن به دنيای پیرامونش ارائه‌ دهد تا بتواند پنجره های جدیدی را کشف کند و هیجان بیافریند.
از آنجا که مفهوم «دوستی» در دوره ی نوجوانی پررنگ تر از قبل می شود، شاید موفق ترین شعرهای نوجوان شعرهایی باشند که به مخاطبان خود احساس همذات پنداری، همدردی و دوستی را هدیه دهند.
موضوعاتی مثل عشق و عواطف انسانی در شعر نوجوان کمرنگ است و شاعران  شعر نوجوان کمتر به این مسائل می پردازند و سرودن آن را به شاعران بزرگسال واگذار می کنند این در حالیست که  نوجوان امروز نیاز به شناخت بیشتر خود و اطرافش و همچنین کنترل عواطف خود دارد و برای آشنایی با این هیجانات سراغ کتابهای شعر بزرگسال می رود.
 

2. زبان

مخاطب شناسي در آفرينش آثار ادبي از اهميت بسزايي برخوردار است و اين موضوع به هنگام سرودن شعر به ویژه شعر نوجوان اهميت بيشتري پيدا مي کند.
مخاطب نوجوان، زبانی کودکانه را نمی پذیرد. او توقع دارد از سوی شاعر دست کم گرفته نشود و اشعاری که می خواند متناسب با نیازهای حقیقی دنیایش باشد و شاعر از منظر یک نوجوان به مسائل و دغدغه هایش نگاه کند.
نوجوانان امروز با آثار شاعران بزرگسال به خصوص شعرهایی که زبان ساده تر و بی تکلف تری دارند ارتباط خوبی برقرار می کنند؛ آثار شاعرانی مثل  سهراب سپهری، فروغ فرخزاد و... که این امر نشان می دهد که شعر نوجوان باید بتواند بیش از پیش نیازهای مخاطبان خود را  بشناسد و در جهت رفع آنها گام بردارد و آثار خوب و مناسب نوجوان آفریده شود.

 

3. واژگان

کاربرد واژگان و ساختارهاي دشوار در متن، احساس لذت را در نوجوانان از بين مي برد. مخاطب نوجوان ضمن تجربه ی تنوعِ واژگان در شعر باید از موسیقی و همنشینی دلپذیر واژه ها بهرمند شود. به قول سهراب: واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد...

 

4. قالب

قالب رایج در اشعار کودک و نوجوان از دیرباز چهارپاره و مثنوی بوده است ؛ امروزه اشعار خوبی در قالب های نیمایی و سپید برای مخاطب نوجوان سروده می شود اما از آنجا که موسیقی تاثیر زیادی درگیرایی شعر و نشاط مخاطبان این حوزه دارد،  اشعار نیمایی با استقبال خوبی از سمت نوجوانان مواجه شده و توجه شاعران این عرصه را بیش از گذشته به خود معطوف کرده است.

 

 

نمونه اشعار نوجوان

 شعرزیر از «محمود پوروهاب» است. شاعر با  به کارگیری آرایه های ادبی، تجربه ی خود  از همزیستی با طبیعت را با مخاطب نوجوان در میان می گذارد: 
«باران»
زیبا
         باران!
زیبا سکوت خیس درختان.
دیدم در آستین درختی
گنجشک کوچکی شده پنهان.

باران،
             آرامشی دوباره و تازه.
انگشت های نازک و تردش
             می خورد تیک و تیک
بر پشت شیشه های مغازه.

می برد جویبار
آوازهای روشن باران را.
باران،
             باران مهربان،
می شست دست و روی خیابان را.  

شعر بعدی از «غلامرضا بکتاش» است. شاعر در این شعر با زبانی روان و صمیمی دغدغه ها و نگرانی هایش را برای مخاطب نوجوان بیان می کند و او را با ظرافت های شاعرانه تحت تاثیر قرار می دهد:

«ابر ولگرد»
اگرچه خواهر من پشت عقدش
هزار و سیصد و سی سکه دارد
ولی سقف اتاق جشن عقدش
همین امشب خیال چکه دارد
 
خدایا کاش امشب ابر ولگرد
هوایش خیس و بارانی نباشد
ببارد روی سقف سر شکسته
به شرط اینکه مهمانی نباشد
 
خدایا کاش در تقویم دیگر
بهار و فصل پاییزی نباشد
خدایا کاش دیگر هیچ ابری
به فکر آبروریزی نباشد
 

دو شعر بالا از زبان دو شاعر سروده شده است که از دو منظر متفاوت به بارش باران نگاه کرده اند. شاعر شعر اول از لذت ها و زیبایی های طبیعی باران، تصویرهای قاب شده ای به مخاطب هدیه می دهد و شاعر شعر دوم از ترس ها و دلشوره هایش نسبت به این پدیده ی طبیعی با زبانی ساده و نوجوانانه سخن می گوید و با مخاطبش درد دل می کند و این تفاوت نگاه در اشعار، مخاطب نوجوان را با خود همراه می کند و به او احساس و تجربه های تازه ای می‌بخشد.                                                    
سیده حدیثه هاشمی

تصاویر
  • شعر نوجوان و مخاطب نوجوان
ثبت امتیاز
اشتراک گذاری
نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: