پنجشنبه, 06 اردیبهشت,1403 |
«کارگاه نقد شعر 4»
گزارش چهارمین کارگاه نقد اولین اردوی بانوان دوره هفتم آفتابگردانها:
 

«کارگاه نقد شعر 4»

جمعه، 22 تیر 1397 | Article Rating


روز سوم اردو به غروب نزدیک میشد که آفتابگردان‌های دوره هفتم برای حضور در چهارمین کارگاه نقد اردو با حضور دکتر محمد مهدی سیار، مبین اردستانی و علی داوودی آماده می‌شدند.

اجرای کارگاه با مبين اردستانی بود و او جلسه را با خواندن شعر زیبایی از قربان وليئی آغاز کرد و به عنوان اولین شاعری که شعرش را برای نقد به کارشناسان بسپرد،  از زهرا رضوی مقدم از سبزوار دعوت کرد که روی سن برود.

او شعري خواند با مطلع:

 

به آجر آجر من رخنه کرده ای انگار

به جز تو تکیه نکرده کسی به این دیوار

 

محمد مهدی سیار به عنوان اولین کارشناس گفت: شاعر این شعر برای نزدیک شدن به جوهر حقیقی شعر که تازگی و کشف زیبایی ها در جهان است تلاش بسیاری کرده که موفق نیز بوده است و این تلاش به ویژه در بیت اول قابل مشاهده است. شاعر در واژه محوری بیت نخست که  «دیوار» است به «آجر»، «تکیه دادن» و «رخنه کردن» رسیده و این خیلی خوب است. در ابیات بعدی هم این هماهنگی و انسجام دیده می‌شود که نشان از توانمندی شاعر دارد.

دومین کسی که برای شعرخوانی دعوت شد ریحانه کرامتی بود از تهران که غزلی خواند با این مطلع:

 

تو وقتی آمدی باتو بهار آمد به این خانه

رها شد خانه از چنگ زمستان‌های بیگانه

 

علی داوودی درباره این شعر اظهار داشت: این شعر شعر خوب و روشنی ست. برجسته ترین نکته این شعر فضای منسجم و امیدوارش بود که تا آخر ادامه پیدا کرده بود و به دلیل وجود شبکه واژگانی که در شعر وجود داشت شعر پراکنده نبود.

هر اثر موفق هنری ناگزیر از یک انحصار و انتخاب است و فقط می‌توان تعدادی از عناصر را برای یک شعر درنظر گرفت و استفاده کرد. چیزی که درست در این غزل مشاهده می‌شود. در این شعر می‌بینیم واژگان موجود در ابیات مختلف تکمیل کننده یکدیگر و در یک راستا هستند و همین نکته مانع ایجاد تشتت شده است.

سیار نیز در خصوص این شعر گفت: واقعا شعر خوب، شیوا و روشنی را شنیدیم و لذت بردیم.

سومین آفتابگردان که برای شعرخوانی دعوت شد، اهل ابهر بود و زهرا کریمی نام داشت.

او شعري خواند که بیت نخستش از این قرار بود:

 

من فقط مؤمن خدا بودم چشم تو لطمه زد به ایمانم

آنقدر زل زدی به پاکی من تا که آتش گرفت چشمانم

 

اردستانی درباره این شعر گفت: این شعر آنقدر خوب بود که نقد کردنش کار سختی ست. واژگان با دقت انتخاب شده اند و شاعر شعر شسته رفته ای را برایمان قرائت کرد. اما به طور کلی خوب است شعر هیچ گونه تعلیقی نداشته باشد تا مخاطب در ارتباط گیری با آن دچار مشکل نشود.

سیار نیز به قوت شعر و زیبایی اش اشاره کرد و خطاب به جمع گفت ساختار و زبان دو عنصر مهم هستند که به درک مفهوم کمک می‌کنند و شاعران جوان باید بکوشند تا حد امکان ساختار و زبان سروده هایشان را قوت ببخشند.

چهارمین نفر از آفتابگردان‌ها که به شعرخوانی پرداخت سعيدة اسماعیلی بود از شعر مشهد. او یک غزل رضوی با مطلع:

 

کاسه ما را شکستی باز لیلا... خوب شد؟ 

البلاء للولا حالم چه حالا خوب شد...

 

قرائت کرد.

 

سیار در خصوص این شعر گفت: این شعر یک درددل صمیمانه و تا حدی جسورانه است. رضایتمندی کلی که در غزل وجود دارد و ردیف مناسب  «خوب شد»  جسارت شاعر که منجر به گلایمندی از امام در برخی از ابیات شده را در این شعر قابل تحسين کرده است. در واقع می‌توان گفت شاعر با این مضمون خیلی حرفه ای برخورد کرده است. 

 

پنجمین شاعر زهرا سادات میریعقوبی از اراک بود که غزلی خواند با این مطلع:

 

چشمی که هیچ یادی از ابرو نمیکند

بعد از سقوط اشک هیاهو نمیکند

 

داوودی از خوبی و لذت بخشی ابیات گفت و اشاره کرد: این شعر حاصل تلاش شاعرانه ایست که در تمام ابیات به چشم می آید و بیت ها و مصرع های خیلی خوب و لذت بخشی را در این شعر شنیدیم.

اردستانی نیز به خاطر این شعر خوب از شاعر جوان تشکر کرد.

ششمین و آخرین آفتابگردان که به سکوی نقد و بررسی آمد فاطمه اشعری بود از قم.

او یک شعر سپید خواند که اینگونه آغاز می‌شد:

 

جای روزنامه

اگر شعر می‌خواندی

جهان را پر می‌کردم از خبرهای خوب...

 

داوودی که در حوزه شعر سپید تخصص دارد اینگونه این شعر را نقد کرد: شعر خوبی را شنیدیم که مرحله به مرحله خوب تر میشد و واقعا تحسین برانگیز بود. شاعر در این شعر نقش شعر را در زندگی اجتماعی به خوبی شکافته بود و اذعان داشته بود اگر جهان را به دست شاعران می‌سپردیم دنیای بهتری داشتیم. البته این یک ادعای صرف است و قطعی نیست اما همین هم خوب است. راز موفقیت این شعر طبیعی صحبت کردن است. و شاعر حتی گاهی با یک واژه توانسته موفقیت کسب کند.

اشاره به تجربیات شخصی و صحبت کردن شاعر از کشف‌های خودش خیلی عالی وقابل تحسين است.

همچنین صمیمیت شعر باعث می‌شود از شنیدنش لذت ببریم.

اردستانی نیز بیان کرد: ایجاز شعر قابل توجه بود. به ویژه که ایجاز در خدمت فرم کلی شعر بود و شاعر سعی داشت با فرم شعر معنای مد نظرش را القا کند. شاعر سپید سرا باید از کلمات شسته رفته استفاده کند و بند به بند ساختاری بیابد که بتواند فرمی بیافریند و به کامل شدن معنا کمک کند.

شاعران کلاسیک نیز باید تلاش کنند فرم درونی خوبی را برای شعرهاي خود بیابند یا بیافرینند. می‌توان یکی از شاعران موفق در این عرصه را آقای قربان ولي ئی دانست.

 

در انتهای جلسه نیز هر سه کارشناس بزرگوار، آفتابگردان‌ها را میهمان شعرهاي خود کردند. 

تصاویر
  • «کارگاه نقد شعر 4»
  • «کارگاه نقد شعر 4»
  • «کارگاه نقد شعر 4»
  • «کارگاه نقد شعر 4»
  • «کارگاه نقد شعر 4»
  • «کارگاه نقد شعر 4»
  • «کارگاه نقد شعر 4»
  • «کارگاه نقد شعر 4»
  • «کارگاه نقد شعر 4»
  • «کارگاه نقد شعر 4»
ثبت امتیاز
اشتراک گذاری
نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: