شنبه, 08 اردیبهشت,1403 |
«نقش عاطفه در شعر»
جستاری پیرامون عناصر شعر:
 

«نقش عاطفه در شعر»

ﺳﻪشنبه، 03 مهر 1397 | Article Rating

می خواهم این یادداشت را با جمله ای آشنا از دکتر شفیعی کدکنی شروع کنم: «شعر گره خوردگی عاطفه و تخیل است که در زبانی آهنگین شکل گرفته است.»

از این تعریف ارائه شده در مورد شعر چنین بر می آید که عاطفه یکی از پنج عنصر اصلی سازنده شعر است و حتی می شود گفت که عاطفه، مهمترین عنصر سازنده شعر است چراکه خواننده، بیشترین تأثیر را از جنبه عاطفی آن می گیرد.

انسان بنا بر سرشتی که دارد، دوست دارد دیگران در عواطف او شریک باشند و او نیز البته چنین همنوایی با همنوعان خویش حس می کند. هنر، وسیله این همنوایی است و پلی که بین عواطف هنرمند و مخاطب ساخته می شود. شعر نیز عواطف و احساسات درونی شاعر را بی هیچ حجابی بی پروا به خواننده انتقال می دهد و خواننده با خواندن آن شعر احساس همدردی می کند.

عنصر عاطفه در شعر و بخصوص شعر امروز بسیار مهم تر و تاثیرگذارتر از وزن و ردیف و قافیه و... است.می دانیم که علم عروض و قافیه آموختنی ست، اما عاطفه آموختنی نیست و با درونیات شاعر در ارتباط است و به نوعی موفقیت و پایایی یک شعر مرهون عاطفه است.

اما عاطفه چیست؟!

عاطفه یکی از عناصر معنوی شعر به حساب می آید که در پشت صحنه ی شعر قرار دارد و مانند یک بازیگردان عناصر ظاهری شعر را مانند واژگان و موسیقی و... کنار یکدیگر قرار می دهد و جنبش و تکاپو بین آن ها ایجاد می کند.

منظور از عاطفه در شعر، رخدادی ست که آدمی هنگام رویارویی با تجربیات درونی و محیطی از خود نشان می دهد، یا به دیگر سخن، به گفته ی تقی پورنامداریان: «عاطفه، حالت اندوه و شادی و یأس و امید و حیرت و اعجابی است که حوادث عینی یا ذهنی، در ذهن شاعر ایجاد می کند و شاعر می کوشد که این حالت و تأثر ناشی از رویدادها را آن چنان که برای خودش تجربه شده است، به دیگران هم منتقل کند.»

هر شاعری به جهان و اشیا به طرز خاص خویش می نگرد و نگاه او تحت تاثیر حالات عاطفی و روحی اوست؛ از این رو پژوهشگران بسیاری هستند که در آثار شاعران، بخصوص شاعران تاثیرگذار دوره های مختلف شعر فارسی به بررسی عنصر عاطفه در قالب مقالات علمی و پایان نامه ها و رساله ها می پردازند. باید گفت که اهمیت بررسی عاطفه در آثار شاعری تا آنجاست که باعث شناخت نگرش و ذهنیت شاعر می شود و می توان عوامل

 تاثیرگذار بر اندیشه او را نیز شناخت.

عاطفه، زمينه دروني و معنوي شعر و عنصر بنيادين در شکل گيري هر اثر ادبي است. از همين روي بررسي آن بيش از عناصر ديگر متن ادبي ضروري مي نمايد. چنانکه بالاتر اشاره شد، شفیعی کدکنی عاطفه را یکی از پنج عنصر اصلی شعر می داند و در ادوار شعر فارسی می نویسد: «در یک شعر کامل و زنده، نخست باید دید که عنصر عاطفه چقدر بر دیگر عناصر تسلط دارد؟»

باید گفت که عاطفه، رشته ای ست که دیگر عناصر شعر را به هم متصل می سازد و این امر باعث می شود تمام عناصر به گونه ای هماهنگ در رستای عاطفه حرکت کنند؛ از این رو می توان به عنوان مثال درهم تنیدگی عاطفه با زبان، عاطفه با تجربه، عاطفه با تصویر و... در مقالات و یادداشت های فراوان بررسی کرد.

در پایان می خواهیم، از یک بخش از شعرهای شاملو عنصر عاطفه را بگیریم تا به اهمیت وجود عاطفه و جایگاه آن در شعر، بیشتر از پیش پی ببرید. به این سطرها توجه کنید:

و ستاره پر شتاب

در گذرگاهی مایوس

بر مداری جاودانه می گردد.

حال این سطرها را را بدون عنصر عاطفه بخوانید:

و ستاره

در گذرگاهی

بر مداری می گردد.

 

 

تصاویر
  • «نقش عاطفه در شعر»
ثبت امتیاز
اشتراک گذاری
نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: