جمعه, 10 فروردین,1403 |
کارگاه نقد 5
پنجمین کارگاه نقد شعر دومین اردوی دوره هفتم آفتابگردان ها:
 

کارگاه نقد 5

جمعه، 10 اسفند 1397 | Article Rating

در ایستگاه پنجم از نقد شعر کارگاهی اردوی دوم آفتابگردانهای دوره هفتم، سید وحید سمنانی، محمدحسین نعمتی و حسن بیاتانی به عنوان کارشناسان منتقد گرد هم آمدند.

سید محمدحسین طباطبایی از قم اولین شاعر مدعو بود که غزلی با این مطلع ارائه کرد:

شکست خورده یک قصه غم انگیزم

خودم به حال خودم دارم اشک میریزم

 

محمد حسین نعمتی ضمن روان توصیف کردن این غزل درباره نوآوری در استفاده از تلمیح پیشنهاداتی مطرح کرد و گفت: برای داشتن یک تلمیح بلیغ میتوان از موقعیت صحنه بدون ذکر مستقیم عناصر روایت مورد نظر استفاده کرد.

وی افزود همچنین لزومی ندارد که سرنوشت عناصر تلمیح عین سرنوشت عناصر روایت اصلی باشد که خود این تغییر باعث شاعرانگی بیشتر اثر خواهد شد.

سپس علیرضا احسانی از شهر ری به قرائت غزلی پراخت که بیت نخست آن چنین بود:

بعد از تو از خیال تو در غم گریستم

چون ابرهای تیره و درهم گریستم

 

سید وحید سمنانی در نقد این شعر از عدم وسواس بیشتر شاعر در انتخاب واژگان گله کرد و توصیه نمود برای فهم میزان شاعرانگی یک بیت ابتدا مضمون آنرا به نثر درآوریم.

وی همچنبن افراط و تفریط در استفاده از عنصر خیال را آفت شعر معاصر دانست که گاهی باعث رها شدن دیگر عناصر موثر و گاهی سبب نزدیک شدن شعر به مرزهای نظم می گردد.

سید محمدرضا برقعی شاعر جوان بعدی بود که مجال ارائه اثر پیدا کرد:

مثل سایه در حصار سنگی دیوارها سردم

ای من من! دوست دارم از خودم سمت تو برگردم

 

نعمتی با تحسین توانایی شعر در جدال با وزن، در مورد مصرع نخست مطلع اینگونه اظهار نظر کرد که تصویر سایه بدون وجود نور تصویری غیر قابل فهم به مخاطب ارائه میکند در حالی که حتی تصاویر انتزاعی نیز باید قابلیت معادل سازی ذهنی داشته باشند.

سید وحید سمنانی نیز استفاده نوآورانه شاعر از عناصر کلیشه ای مثل پروانه و شمع را از نقاط قوت این غزل برشمرد.

بعد از آن میرکاظم سیدی از تبریز  به خوانش شعری عاشقانه با تضمین ابیاتی ترکی از شهریار پرداخت:

لبهای تو ترد و ملس و سرخ اناری

چشمان تو یک باغ پر از آینه کاری

نرمینه موهای تو ابریشم قالی

موسیقی خندیدنت آواز قناری

 

حسن بیاتانی به بهانه این غزل، به کمیاب بودن جهانبینی عاشقانه و انسان عاشق در شعر معاصر اشاره کرد و به عنوان مثال این شعر قیصر امین پور را اثری بیانگر یک درد عاشقانه مستمر و نه لحظه ای در زندگی یک انسان توصیف کرد:

حرف های ما هنوز ناتمام تا نگاه میکنی وقت رفتن است...

محمد حسین نعمتی هم ضمن نامناسب دانستن صفت ترد برای لب و همینطور ناهمگونی کلمه اغیار با بافت زبانی این شعر، ابیات تضمین شده ترکی را بدون کارکردی مفید دانست.

علیرضا بختیاری فر شاعر دیگری بود که غزلش را اینگونه آغاز کرد:

بیدار شو تا لحظه دیدار باید رفت

گاهی به شوق حق فقط بر دار باید رفت

 

سید وحید سمنانی با تکرار کلامش درباره لزوم وسواس بیشتر شاعران در انتخاب واژگان شعر، برخی اشکالات وزنی را نیز به شاعر تذکر داد.

و اما محمد زارع از شیراز با خوانش هشت رباعی تحسین حضار و کارشناسان را برانگیخت:

از خانه هزار جوی گریان آمد

دلتنگی کوچه به خیابان آمد

یک عمر اگر ابر نبودیم چرا

روزی که به هم زدیم باران آمد

 

صحرا صحرا سترگ تر خواهد شد

گرگی که نمرد گرگ تر خواهد شد

گیرم همه عمر سنگ پرتاب کنی‌

این کوه فقط بزرگ تر خواهد شد

 

محمد حسین نعمتی در بررسی این اشعار داشتن لحن درست و‌ متناسب با زمان را یکی از دلایل موفقیت آنها دانست که هویت جغرافیای شعر را مشخص می کنند.

در نوبت بعد امیرحسین کمال زارع به تریبون دعوت شد تا این غزل را بخواند:

چشمت سکوت آینه ها را هوار کرد

صبرت پلنگ حادثه ها را شکار کرد

 

حسن بیاناتی در مقام نقد این اثر به دچار شدن شاعر در دام کلیشه های توصیفی اشاره کرد و کسالت آور شدن شعر را نتیجه افراط در استفاده از این تکنیک دانست.

محمدحسن نعمتی نیز پس از تذکر نسبت به برخی واژگان نامتناسب با زبان شاعر گفت: شاید برخی غزل ها نمره کامل نگیرند اما وجود رگه های شاعرانه باعث دلنشینی آنها می شوند که این غزل از آن جمله است.

 

و بالاخره ابوالفضل حمامی آخرین شاعری بود که شعرش علاوه بر خوانش فرصت نقد توسط کارشناسان را پیدا کرد:

ای روزگار من غم پنهان کیستم

از خویشتن جدایم و از آن کیستم

 

سید وحید سمنانی در نقدی سریع بیت های اولیه را بیت هایی خوب خواند که متاسفانه قوت شعر در بیت های بعدی رو به افول گذاشته است.

در انتهای جلسه و به دلیل کمبود فرصت علی اصغر یزدی، عبدالرضا رجبیان، شفیق صادقی و محمد خواجه تنها به خوانش اشعار خود پرداختند.

تصاویر
  • کارگاه نقد 5
ثبت امتیاز
اشتراک گذاری
نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: