پنجشنبه, 06 اردیبهشت,1403 |
کارگاه نقد 4
با حضور ناصر فیض و محمد حسین نعمتی برگزار شد
 

کارگاه نقد 4

دوشنبه، 28 بهمن 1398 | Article Rating

 

در چهارمین کارگاه نقد شعر، ناصر فیض و محمدحسین نعمتی اشعار تنی چند از شاعران جوان را زیر ذره بین نقد بردند.

بهنام کردلو با قرائت چند رباعی آغازگر جلسه بود:
تا بی خبری ز عشق شد عادت ما
دیدار دوباره اش شده حسرت ما
غافل شده ایم از قرار دل خود
با وقت که تنظیم شده ساعت ما؟

ناصر فیض در نقد این اثر، ضمن بیان اینکه با تغییرات جزئی در زبان میتوان به توفیق بیشتری در انتقال حس دست یافت
گفت: «شاعر با این اندیشه عمیق می توانست پرداخت دقیق تری روی انتخاب واژگان داشته باشد».

سپس امیر شفیعی پشت تریبون رفت و این غزل را ارائه کرد:
بعد از تو شد مگر به کسی جز تو خو کنم؟
بغضم امان نداد به لبخند رو کنم؟

ناصر فیض این غزل را خوب توصیف کرد اما با تعریف کژتابی به عنوان نوعی ایهام یا تبادر ناخواسته، نسبت به وجود کژتابی در برخی مصاریع تذکر داد.

حامد رحمانی دیگر شاعری بود که اثرش مورد نقد قرار گرفت:
گرفته آه عشق از مهربانی دامن ما را
مخواه ای عقل! آلوده کنی با شک تن ما را

دکتر فیض کمبود این غزل را روانی موسیقی دانست و با ذکر چند مثال، جایگزین هایی را برای رفع دست اندازهای موسیقیایی  پیشنهاد کرد.

محمدحسین نعمتی نیز گفت: منطق این شعر خوب است اما این منطق وقتی زیباست که جنبه شاعرانه آن رعایت شود. وی همچنین بیت مقطع این شعر را تحسین کرد:
چنان افتاده ایم از چشم که این روزها دیگر‌ 
ندارد مرگ حتی اشتیاق دیدن ما را

امیر حسن بزرگی نیز شعری را به سردار سلیمانی تقدیم کرد که مطلع آن مورد تحسین کارشناسان قرار گرفت:
در کربلای عشق همیشه حبیب بود
اصلا اگر شهید نمیشد عجیب بود

مهدی کبیری با غزلی طنز حال و هوای جلسه را عوض کرد:
میدهی با شاخکت فکر مرا آزار، سوسک!
صبح و ظهر و عصر و شام و تا ابد بیدار، سوسک!

ناصر فیض با تعریف شعر طنز به اجتماع هنری نقیضین، قدم اول در سرایش شعر طنز را شناخت عناصر ایجاد کننده طنز در کلام دانست.
وی در ادامه تناقض آشکار، اغراق و بدیهه گویی را از جمله این عناصر برشمرد.

ایمان شعبان شاعر بعدی این کارگاه بود که غزلش را برای حضار خواند:
تنها نشستن گوشه ای هر روز کارم بود
تنها نبودم البته، یادت کنار بود

ناصر فیض لزوم استعمال واژگان به شکل صحیح لغوی خود را به شاعر گوشزد کرد

نعمتی نیز ضمن تایید نظر فیض، چند پیشنهاد برای برطرف شدن برخی لغزش های زبانی شعر مطرح کرد.

آخرین شعر مورد نقد این کارگاه توسط احسان کوچکی قرائت شد:
چنگی نمی زند به دلم زندگانی ام
بشکسته ساز شور و نوای جوانی ام

ناصر فیض از جرأت و توانمندی شاعر در پرداخت مجدد به شعر شناخته شده شهریار در همین وزن و قافیه استقبال و آن را غزل کم ایرادی توصیف کرد.

در انتها ناصر فیض و محمد حسین نعمتی با قرائت شعری از خود به این جلسه پایان دادند.

تصاویر
  • کارگاه نقد 4
ثبت امتیاز
اشتراک گذاری
نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: