پنجشنبه, 09 فروردین,1403 |

شعر و داعیه ی جهانی شدن!

نویسنده: قربان ولیئی

19 خرداد 1396 16:41 | 0 نظر | 1698 بازدید | امتیاز: با 0 رای
داعيه­ ی هنر جهاني داشتن هم خيلي خصيصه­ ی مثبتي نيست، يعني شما طوري سخن بگویيد كه فارغ از يك بستر خاص فرهنگي باشد و همه جا معني داشته باشد اين مسئله خيلي مهم و خواستني نيست. به تعبير قرآن «وَ لِكُلِ قومٍ هاد» اين­كه هر قومي هدايتگري دارد. تنوع و گوناگوني كه در جامعه­ ي بشري هست چيز فرخنده­ اي­ است. دليلي ندارد كه ما يك جوري شعر بگویيم يا نيّت­مان اين باشد كه ديگران هم بفهمند. البته اگر كسي از جايگاه بسيار رفيعي سخن بگويد و ارتزاق معنوي كند خود بخود پيامش جنبه­ ي بشري خواهد داشت كه همه­ ي بشريت مي­توانند از آن استفاده كنند و شاعران بزرگ ما اين ويژگي را دارند.
يك دليل عمده­ ي ديگر هم  به نهضت ترجمه از اين زبان به زبان­ هاي ديگر برمي­ گردد. به­ هر صورت بيشتر هنرمندان كشورهاي شرقي نگاهشان به آن طرف است و تصور مي­ كنند كه اگر تكنولوژي از جايي ديگر وارد مي­ شود لزوماً پديده­ هاي ديگر فرهنگي هم بايد از آنجا بيايد و اين نوعي اليناسيون و از خود بيگانگي را به ارمغان مي­ آورد.
دليل ديگر اين­كه اصلاً نحوه ­ي زيستي ما در زمینه­ های فرهنگي، اجتماعي و سياسي و ... چقدر با آنها مطابقت دارد كه ما انتظار محصول مشترك داشته باشيم، به طوري كه بتوانيم با آنها ارتباط هم برقرار كنيم؟!
اين هم مي­تواند به­ عنوان يكي از آسيب­هاي اصلي ادبيات مورد بررسي قرار گيرد؛ شاعران ما به جاي اين­كه از محيط خودشان ارتزاق كنند دست به دامن تئوري­ها و نظريه­ ها مي­ زنند و بر اساس آن­ها شعر مي ­گويند. خوب معلوم است ماحصل اين برخورد اصلاً شعر نخواهد بود، براي اين­كه انگيزه­ هاي قوي دروني ندارد و شاعر به تعبيري عصاره­ ي فرهنگ و شرايطِ سياسي و اجتماعي مذهبي خود مي­ باشد؛ كسي كه ارتزاق خود را از سنت­هاي خود قطع كند موفق نخواهد شد.

امتیاز دهید Article Rating
نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.