جمعه, 10 فروردین,1403 |

نقد مکتوب شعر احد ارسالی

شاعر: حامد تونی

10 مهر 1396 00:08 | 0 نظر | 1290 بازدید | امتیاز: 3.33 با 3 رای
نقد مکتوب شعر احد ارسالی

گیسوانت تا که می‌افتند روی شانه‌ها

 بیشترتر می‌شود تعداد دی‌دیوانه‌ها

 تا تو را تاتا تو را دیدم زبابانم گرفت

رخ بپوش ای دختر دیوانه از بیگانه‌ها

من که باشم تا که با این شعر توصیفت کنم

خسته از توصیف روی خوشگل تو چانه‌ها

متّصل تا می‌شوی تنها ز تو پر می‌شوند

صفحه‌های گوشی همراه‌ها، رایانه‌ها

دم به دم خال لبت، هندو و حوری می‌کشد

ای فدای دانۀ اسپند تو دردانه‌ها

والدینم غافلند از اینکه درمانم تویی

اشتباهی می‌برندم سوی دکترخانه‌ها

 دستم و گیسوی تو؟ هیهات! تنها چاره‌ام

شعرخوانی‌های من بر باد‌ها و شانه‌ها

 

نقد:

معروف‌ترین سروده از زبان یک انسان دارای لکنت زبان، مربوط به قاآنی شیرازی است؛ آنجا که دیالوگ بین یک کودک و پیرمردی که هر دو الکن هستند، رخ می‌دهد:

«مممن هم گگگنگم مممثل تتتو

تتتو هم گگگنگی مممثل مممن»

در اینجا نیز شاعر از این شیوه بهره برده است امّا علی‌الظّاهر از بیت دوم، لکنت زبان شاعر خوب شده و از بیت سوم به بعد، سلیس و روان با معشوق زمینی خود سخن می‌گوید! سوژه نیز طبق معمول خطاب عاشقانة جوانی دم‌ بخت به دختری پر از ناز و ادا است. فلذا غزلی است عاشقانه که بن‌مایه‌های طنّازی و شوخ‌طبعی هم در آن دیده می‌شود. قافیه بعضی جاها نفس معنی را گرفته، مثلاً در مصراع: «ای فدای دانۀ اسپند تو دردانه‌ها» که طنز خاصّی را هم خلق نکرده است. این‌گونه غزل‌ها را از شاعران جوان این روزگار زیاد شنیده‌ایم. راستی! «دکتر خانهها» یعنی چه؟ یکی جوابش را به حقیر بگوید.

ویدئوی مرتبط

,
امتیاز دهید Article Rating
نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.