جمعه, 07 اردیبهشت,1403 |

نقد مکتوب شعر سیدمحمدصادق آتشی

شاعر: سیدمحمدصادق آتشی

07 آبان 1396 11:07 | 0 نظر | 1242 بازدید | امتیاز: با 0 رای
نقد مکتوب شعر سیدمحمدصادق آتشی

حسّی بدون شرح دارم، آه
چیزی شبیه خواب و بیداری
در من صدایی خسته می‌گوید
باید خودت پا پیش بگذاری

 

اما چگونه؟ با چه تضمینی؟
بایست من پا پیش بگذارم؟
از استخاره پاسخم آمد
راهش توکّل کردن است، آری

 

در شهر وقتی راه می‌افتی
گل می‌کند عطر نجیب یاس
روی سرت با چادر مشکی
از حضرت زهرا نشان داری

 

کفشی ظریف و ساده می‌پوشی
در ساده بودن سخت می‌کوشی
تا از وقارت باخبر باشم
از رنگ‌های جیغ بیزاری

 

صورت رقابت می‌کند با ماه
سیرت به غایت روشن و آگاه
در دختران کلّ دانشگاه
بیش از همه شرم و حیا داری

 

ضرب‌المثل‌ها نیز می‌گویند
که «راه دارد دل به دل» یعنی
شاید تو هم شب‌ها که تنهایی
با خود بگویی دوستم داری

 

در شهر انسان‌های امروزی
مانند تو کم گیر می‌آید
در من صدایی باز می‌گوید
شاعر خودت این بار مختاری

 


عزم خودم را جزم کردم که
محکم بگویم دوستت دارم
فردا که می‌آیی به دانشگاه
باید خودم پا پیش بگذارم

 

نقد:

آقای آتشی طبعی روان دارد و از این شعر پیداست که از آن دسته شاعران است که چندان برای جور کردن وزن و ردیف و قافیه، عرق نمی‌ریزد و البتّه این به خودی خود یک ویژگی است؛ اگر شاعر آن‌قدر پشتوانة فرهنگی و ادبی داشته باشد که بتواند از پس زبان و مضامین برآید، این طبع روان عصای دست اوست امّا در غیر این صورت، این سریع سرودن بلای جان او می‌گردد.

این شعر، شعری عاشقانه-مذهبی است که چند سالی هست رواج پیدا کرده و به اصطلاح، عاشقانة بچّه‌مذهبی‌هاست. باید دقّت کرد که ساحت این دو گونة شعری با یکدیگر بسیار متفاوت است و ترکیب این دو، به منظور رسیدن به محصولی خوب و یکدست و بی حرف و حدیث، کاری است بسیار دشوار.

تاریخ نشان می‌دهد شعرهایی که از ترکیب فضاهای متفاوت سروده و ماندگار شده‌اند، شعرهایی هستند که اولّاً شاعر بر هر دو فضا مسلّط بوده و ثانیاً توانسته به خوبی آن‌ها را هضم کرده و برای خود درونی کند. این درونی‌سازی فضا بدین معناست که مخاطب شعر –حداقل به سادگی- نتواند مرز این فضاها را در شعر مشخص کند و کلمه یا عبارت و مضمون و... از شعر بیرون نزند. اینکه این شعر تا چد توانسته در این مهم موفّق باشد، امری است که هر مخاطبی ممکن است نظری متفاوت در مورد آن باشد امّا به هر حال قابل تأمّل است.

نکتة مهمّ دیگری که مربوط به صورت شعر است، مسئلة قالب شعر است. فضای قالب کلی شعر با قالب چارپاره متناسب‌تر می‌نماید امّا جز در بند ابتدایی و نهایی، قافیه‌بندی چهارپاره در آن رعایت نشده است. باز لزومی ندارد که حتماً این شعر باید چارپاره باشد اما حدّاقل این انتظار را می‌تواند داشت که ساختار قافیه در تمامی بندها هم‌شکل باشد تا گوش شنونده از بلاتکلیفی دربیاید.

ویدئوی مرتبط

,
امتیاز دهید Article Rating
نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.