جمعه, 31 فروردین,1403 |

برای تویی که نخواستی

ای آنکه من ندیده پسندیده ام تو را
شاید هزار مرتبه هم دیده ام تو را

آری هزار مرتبه در خواب های خوش
هم دیده هم ندیده پسندیده ام.تورا

شاید که من به خواب چنین دیده باشمت:
چونان شکوفه بوده ای و چیده ام تو را

اصلا چرا شکوفه؟ تو آن بوته ی گلی
که من تو را نچیده و  بوییده ام تو را

بگذار اعتراف کنم ، من که بودم و
با چشم شاعرانه کجا دیده ام تو را :

آزر منم که با تپش دست های خویش
از مرمر خیال تراشیده ام تو را

آنگاه گوشه ای که هراس تبر نبود
با سینه ای دریده پرستیده ام تو را

#محمد_صفری


محمد صفری اقدم | دوره پنجم آفتابگردان ها

17 مرداد 1396 1526 0 4.2

گریه

رها کنید مرا بی حساب می گریم
منی که میشوم از غصه آب میگریم

چگونه شرح دهم عمق خستگی ها را؟
سوال میکنی و در جواب میگریم

دعا دعا به دعا خواستم تو را هر شب
دعای من که نشد مستجاب..میگریم

غزل،قصیده..چه فرقی است وقت دلتنگی؟
که با شنیدن هر بیت ناب میگریم

شراب میخوری از التهاب میخندی
شراب میخورم از التهاب میگریم

چه حال زار و نزاری که در میانه شب
که در میانه شب...گرم خواب میگریم!
 


محمد صفری اقدم | دوره پنجم آفتابگردان ها

14 دی 1395 3516 3 5