پنجشنبه, 09 فروردین,1403 |

شعر

بیچاره دلم از غم جانکاه گرفته ست 
ای چاه چرا عکس رخ ماه گرفته ست ؟؟

تصویر مرا تار بکش دست زمانه !
تا آینه هم روی خودش آه گرفته ست


روحم همه ی خاطره هایی ست که مرده ست
دور جسدم را غم ارواح گرفته ست

ای قافیه ی شعر من! ای سرفه ی سیگار!
قلبم چقدر با نفس راه گرفته ست ؟!

مسروری از این هجر چو دیوانه که از آب
ماهی نگرفته ست ولی ماه گرفته است

گر رفته ای از میهن دل هیچ غمی نیست
ای شاه ! بدان جای تو را شاه گرفته ست .


اکبر قنبرزاده | دوره چهارم آفتابگردان ها

20 آذر 1395 2548 0 3